دیزنی لند، رویایی که فرهنگ را زیر و رو کرد
بلک بلاگ: 69 سال پیش در چنین روزهایی دیزنی لند شروع به کار کرد که با فرهنگ، چرخ های اقتصاد را به گردش در بیاورد.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب _ زهرا قربانی:
حدودا همه ما دخترها ته ته خاطره های یواشکی کودکی مان دلمان می خواسته چند دقیقه مانده به ۱۲ یک شب، پایمان گیر کند به پله دوتا مانده به آخری آن قصر درحالیکه شاهزاده همه چیز تمام قصه دنبالمان می دود، دامنمان گیر کند، کفش زرق و برق دارمان از پا دربیاید و تقدیر برای همیشه جور دیگری رقم بخورد. حتی حالا هم منتظر «شاهزاده سوار بر اسب سفیدیم». آرزوی عینی شدن رویاهای کارتونی، سفر به سرزمین عجایب همراه با آلیس، آرزوی جان بخشیدن به عروسک ها مثل پدر ژپتو و دستیابی به عدالت به سبک رابین هود، فقط خیال پردازی پیش از خواب خردسالان نبود، بلکه برای بزرگترها هم دیدن دخترانی شبیه به سیندرلا و سفیدبرفی دوست داشتنی بود. رویایی که والت دیزنی ۱۷ ژوئیه سال ۱۹۵۵ به آن تحقق بخشید و این آرزو امسال ۶۹ ساله شد.
همه چیز از سفید برفی شروع شد!
آدمیزاد هیچوقت عامل زمین خوردنش را فراموش نمی کند و اگر یک روزی هم با هزار زحمت از جایش بلند شود احیانا با روحیه کینه ای که دارد برمی گردد و پشت آن عامل را به خاک می مالد. برای دیزنی هم آخرین شکست بزرگ پیش از پیروزی ساخت انیمیشن اقتباسی «داستان های آلیس» بود که با استقبال مواجه نشد و او ورشکست شد تا دورخیزی باشد برای ساخت نخستین انیمیشن بلند وی در سال ۱۹۳۷ یعنی سفیدبرفی و هفت کوتوله. سفید برفی با درآمد جهانی بالاتر از ۸ میلیون دلاری اش و محبوبیت عجیبی که کسب کرده بود بارها در سینماهای دنیا اکران شد و موجب شد والت دیزنی نه فقط شرکت چندملیتی اش را رونق بدهد بلکه داستان های آلیس را اینبار با نام «آلیس در سرزمین عجایب» بسازد تا حسابش را با شکست کهنه اش صاف کند.
حرف های پررنگ بعد از جنگ
پس از جنگ یکی از بارزترین تحولات سیاسی را می توان افزایش جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی آمریکا دانست. در توسعه و پیشبرد یک استراتژی جامع برای دیپلماسی فرهنگی، نویسندگان مختلفی دو نیروی محرکه را نام برده اند. دیپلماسی فرهنگی به مفهوم تلاشی برای مبادله ایده ها، ارزش ها، اطلاعات، هنر، نحوه زندگی، نظام ارزشی، سنت ها و اعتقادات است که بمنظور دستیابی به یک مفهوم مشترک و تقویت روابط میان ملت ها و دولت ها است. تبادل فرهنگی در سراسر مرزهای سیاسی، قدمتی به اندازه تاریخ تمدن بشریت دارد که در دوره های پی درپی گرفتار فرازوفرودهایی شده است. در این فرازوفرود، رشد این نوع از دیپلماسی بعد از جنگ های مختلف خصوصاً جنگ سرد، در برنامه های مختلف دولت ها و ملت ها، به مقیاس و اهمیتی رسیده است که در پیش از آن تصور نمی شد. این عبور از مرزهای ملی از راه پل های فرهنگی گوناگون نه فقط به عنوان یک هدف بلکه به عنوان یک نیروی اصلی در روابط دولت ها بسیار اهمیت دارد. برای همین امثال والت دیزنی به خاطر صاحب نفوذ بودن شان بر محصولات فرهنگی بویژه برای قشر سنی کودک و تغییر ذائقه و سبک زندگی او برای دولت آمریکا آدم های مهم و تأثیرگذاری شده بودند. بویژه این که بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا بر سر زبان ها افتاده بود و با رونق اقتصادی خوبی روبه رو شده بود. حالا این کشور باید در جنگ سرد امپراطوری خودرا جور دیگری پیاده سازی و تثبیت می کرد و چه چیزی بهتر از هژمونی فرهنگی بر دنیا. تسلط فرهنگ منحط والت دیزنی بر رسانه های جمعی جهان، مهم ترین حقیقت زندگی، نه فقط در آمریکا بلکه در سرتاسر جهان بود. تسلط این فرهنگ بر رسانه ها به صورت نامحسوسی تعیین کننده فرهنگ، سیاست، تربیت، اخلاق و… در دنیای فعلی بود. صاحبان این فرهنگ منحط، با در اختیار داشتن کنترل رسانه ها، در حقیقت کنترل روح و ذهن خردسالان جهان، که سازنده آینده این کشور هستند، را نیز در دست دارند. آنها همجنس بازی را روشی طبیعی و قابل قبول در زندگی و سبک غربی آمریکایی جلوه داده اند. حال بنظر می رسد چنگال امپراطوری کمپانی های بزرگی همچون والت دیزنی، تیزتر و قویتر از گذشته شده است. بطوریکه فیلم های کارتونی آن امروزه سوغات خانه خردسالان معصوم هر ملت و فرهنگی شده است. کارتون هایی که مرزهای بین طفولیت و بزرگسالی را درنوردیده و دوران کودکی را که در گذشته با حفظ حریم ها و مرزهایی معصومانه با دوران بزرگسالی، تحقق پیدا می کرد، به زوال کشانده است. چرا راه دور برویم همین شاهزاده سوار بر اسب سفیدی که مثالش را هم زدیم از همان ذهنیت هایی بود که والت دیزنی با پرنسس های خوش رنگ و لعابش برای جهان ساخت. داستان های پرکششی که کودک را از فضای واقعی در خیال نگه دارد، نو و به روز بودن فضای انیمیشن ها و پررنگ بودن جزییات و جلوه های بصری آن، شخصیت های به یادماندنی و بی نقص، موجب الهام بخش بودن این تولیدات و قرار گرفتن شان در سبد محصولات خانواده ها و تأثیر بلند مدت بر نسل و در نتیجه گسترش این کمپانی و تأثیر اقتصادی آن شد و حالا والت دیزنی باید قدم بعدی را برمی داشت. نخستین تم پارک دنیا سال ۱۹۵۵ والت دیزنی، در آناهیم کالیفرنیا ربان جرقه ای که به ذهنش رسیده بود را قیچی و افتتاح نمود. دیزنی لند نخستین «تم پارک» جهان بود که برخلاف تمام شهربازی ها و محلهای تفریحی دنیا بجای داشتن وسایلی با سبک و سیاق همیشگی حال و هوای انیمیشن های دیزنی را داشت و نزدیک ترین مواجهه مخاطب انیمیشن های آن روزها با دنیای واقع بود. حالا بجای این که کودک و نوجوان آن زمان توی خیالاتش میکی موس و قصر زیبای دیو و دلبر را ببیند در واقعیت با آن روبه رو می شد و حاضر بود برای عکس گرفتن با پرنس و پرنسس های کارتونی اش و گرفتن هدیه ها و لباس ها و محصولاتی که می تواند در فضای حقیقی او را به این شخصیت های محبوب نزدیک کند هزینه کند. والت دیزنی حالا باید آلیس، سفیدبرفی، سیندرلا و انیمیشن های قدیمی و جدیدش را در قالب ها و محصولات دیگر بازآفرینی و با ترفند «مرچندرایز» در دنیای دیزنی لند و در قالب کیف، کفش، لباس و اکسسوری های مختلف چیدمان، جذاب سازی و مجدد به فروش می رساند تا چرخ اقتصادش باردیگر و باردیگر بچرخد. اتفاقی که بعدها در دانشگاه های مختلف با عنوان «اقتصادهنر» تدریس شد. او نه فقط در کالیفرنیا آمریکا بلکه دیزنی لند را هم مثل انیمیشن هایش به نقاط مختلف دنیا صادر کرد. اقتصادی که هنوز چرخش پس از قریب به ۷۰ سال دارد با قوت می چرخد.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب