جشنواره تئاتر دانشگاهی از كجا ضربه خورد؟

جشنواره تئاتر دانشگاهی از كجا ضربه خورد؟

بلک بلاگ جشنواره تئاتر دانشگاهی از کجا ضربه خورد؟


به گزارش بلک بلاگ به نقل از ایسنا، در ادامه سلسله نشست های بندباز، تاملاتی درباره تئاتر ایران که به همت معاونت هنری خانه هنرمندان ایران برگزار می شود، شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ احسان زیورعالم با ایرج محرمی و ماهدخت حاج قاسمی پژوهشگران تئاتر درباره «هامارتیا، انهدام یک جریان»، به گفت و گو نشست.
ماهدخت حاج قاسمی پژوهشگر تئاتر در ابتدای این گفت و گو درباره تاریخچه مجمع کانون تئاتر دانشگاهی و چگونگی شکل گیری آن اظهار داشت: مجمع کانون های تئاتر یکی از مجامع ۹ گانه ای بود که بین سالهای ۷۷ تا ۷۸ در مجموعه فرهنگی وزارت علوم تشکیل شد و در سالهای آخر به ۱۰ مجمع رسید. مجمع تئاتر نیز یکی از این مجامع بود که متشکل از نماینده تئاتر تمام دانشگاه های دولتی ایران بود.
او افزود: این مجمع مکانیزم جالبی داشت، بچه های کانون های تئاتر بین خودشان پنج نفر را بعنوان شورای مرکزی کانون دانشگاه خودشان انتخاب می کردند که یک دبیر داشت و هر سال این دبیرکانون ها و شورای مرکزی کانون دانشگاه یک نماینده به وزارت علوم و مجمع معرفی می کرد که باید این نمایندگان ازفیلتر مدیر فرهنگی دانشگاه نیز رد می شد، اما اصل ماجرا توسط دانشجویان رقم می خورد. این نمایندگان در یک مجمع سالیانه جمع می شدند که هزینه آن توسط وزارت علوم تامین می شد و برگزاری آن توسط دانشجویان و این نمایندگان بود.
این پژوهشگر درباره دبیر مجمع توضیح داد: دبیر کسی بود که بتواند با وزارت علوم ارتباط داشته و بروکراسی های اداری را انجام دهد. مجمع همیشه نماینده ای در جشنواره ها و کانون های تئاتری داشت، در حقیقت او فقط حق امضا داشت. در این میان دانشگاه هنر همیشه بعنوان متولی جشنواره عروسکی شناخته می شد و دبیرش در یک تعامل انتخاب می شد.
حاج قاسمی همین طور درباره حذف جشنواره تئاتر عروسکی نیز اظهار داشت: مدیریت فرهنگی دانشگاه هنر در یک زمانی اعلام نمود که جشنواره تئاتر عروسکی را نمی خواهد و دانشگاه سوره پذیرفته بود که میزبانی کند و وزارت علوم هم حس کرده بود که نیاز به برگزاری این جشنواره ندارد. بدین سبب جشنواره رو به تعطیلی می رفت که در نهایت با کوشش های خانم گلزار به جایگاه خود بازگشت.
او درباره حذف مجمع نیز اظهار نمود: با شروع دولت جدید در سال ۸۴ معاونت فرهنگی وزارت علوم دست کسی افتاد که کوچکترین شناختی نسبت به مسائل فرهنگی نداشت و نگاهش بیشتر سیاسی بود. در آن سال ها مجمع با چنگ و دندان کوشش کرد که به بقای خود ادامه دهد. اما ماجرا از جایی آغاز شد که سال ۸۷ شورای عالی انقلاب فرهنگی آغاز به تعریف سندهای بالادستی کرد که وزارت علوم نقش موثری در شکل گیری آن داشت. این سند کاری کرد که کارهای کانونی به صورتی متوقف گردید و به مرور معاونین و امور فرهنگی نیز رغبت کمتری به داشتن کانون پیدا کردند، چون این سند با هیچ کار دانشجویی هماهنگ نمی شد و در دوره اول ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تیشه به ریشه کلیه کارهای فرهنگی هنری دانشجویان زده شد. نگاه این بود که دانشجو در پس هر کاری که انجام می دهد غرض ورزی سیاسی پنهان دارد؛ هرچند مستقیم دراین زمینه صحبت نمی شد، اما رفته رفته اعتبارات مجمع حذف شد و در پی آن نشست ها نیز برگزار نشد و به شکل غیرقانونی جلوی کارهای مجمع گرفته شد. در ادامه این روند خانه تئاتر دانشگاهی شکل گرفت برای اینکه مجمع از بین برود، تمام اعضای این خانه انتصابی بودند و دبیر جشنواره نیز بوسیله این دوستان انتخاب می شد. البته وزارت این خانه را شکل داد تا مجمع از میان برداشته شود. البته که مصلحت اندیشی خود دانشجویان و باور کردن وعده های دروغین وزارت علوم موجب شکل گیری این اتفاقات شد.
حاج قاسمی همین طور بیان کرد: تمام کسانی که یک زمانی دبیر جشنواره بودند در هر دوره در معرض این انتقاد بودند که شما همیشه با دوستان خود کار می کنید و به صورتی پدرخواندگی وجود دارد. مشکل اساسی این است که به سیستم اعتقادی نداریم. در آن زمان بسیاری از افرادی که در جشنواره فعالیت داشتند عضو سیستم بودند و جایگزین شدن آنها خللی به جشنواره وارد نمی کرد. اما دبیری که تازه می آمد در راس کار و اطلاعی نداشت دوستان خودشان می دانستند باید چکار کنند و به او کمک می کردند. این جشنواره به اندازه کافی سیال بود و نقطه امنی برای یک عده بود که اگر از ترکیب ثابت استفاده گردد می تواند کمک کننده باشد، ضمن اینکه بر طبق بخشنامه ای که وجود داشت اجازه مداخله را نمی داد. دستاورد آقای محرمی در این جشنواره سیستماتیک بودن آن بود که جلوی میل اعمال نفوذ را می گرفت. نمی گویم پدرخواندگی وجود نداشت، اما بی انصافی است که بگوییم بیشتر لطمه ها از این طریق بود.
مجمع یک گفتمان جدید بود که از آن ترسیدند
در ادامه این گفت و گو ایرج محرمی دیگر پژوهشگر تئاتر که در دوره نهم جشنواره دانشجویی دبیر بود، درباره چگونگی شکل گیری این جشنواره اظهار داشت: جشنواره تئاتر دانشگاهی نخستین جشنواره پس از انقلاب نیست. پس از انقلاب فرهنگی، جهاد دانشگاهی عهده دار تمام کارهایی شد که قرار بود در دانشگاه ها صورت گیرد. بدین سبب اوایل دهه ۶۰ موسس جشنواره تئاتر شدند و بیشتر بدنه آنرا نیز اساتید جدید هنرهای زیبا برعهده داشتند که دکتر تاجبخش فنائیان شاخص ترین چهره آن زمان بود. این جشنواره بسیار موثر و مفید بود و به مرور در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بنا به دلایلی دوره رخوتی را شروع کرد و محافظه کارانه پیش رفت. در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی دانشگاه ها به یک بازتولید فرهنگی رسیدند و می خواستند به کارهای دانشجویی بها بدهند واز سوی دیگر به سبب برگزاری کنکور اغلب افراد تمایلی به رشته تحصیلی خود نداشتند، بدین سبب دوست داشتند فعالیت فرهنگی داشته باشند و به علائق خود برسند.
او افزود: آقای سلیمی مدیر مرکز هنرهای نمایشی خود علاقمند بود و در جشنواره نوزدهم فجر بخش دانشجویی را اضافه کرد و میل دانشجویان به داشتن جشنواره که محافظه کاری جشنواره جهاد دانشگاهی را نداشته باشد، موجب شکل گیری جشنواره تئاتر دانشگاهی شد. از دوره سوم که آقای زارعی دبیری آنرا برعهده داشت، جشنواره شکل و شمایل جدی به خود گرفت و در دوره بعد امیرسالاری از جانب مجامع بعنوان دبیر به وزارت علوم معرفی گردید و جشنواره ذیل جشنواره فجر همانند سالهای قبل اجرا شد. دور پنجم کمی سیاست زده بود و خانم شکوری راد مدیرکل فرهنگی وزارت علوم شد که نگاهش متفاوت بود و این مقوله را بطور کلی رها کرد. مرکز هنرهای نمایشی نیز بودجه محدودش را نداد و جشنواره پس از چهار دوره به سمت تعطیلی رفت که مهم ترین نقش تشکل های دانشجویی این بود که با انتخاب علیرضا نیکی بعنوان دبیر و پشتیبانی از او وزارت علوم را مکلف به حمایت کردند و مرکز نیز همراه شد تا جشنواره پنجم به شکل بین المللی اجرا شود. محمد طباطبایی از دانشگاه علامه دبیر سال بعد شد که علاوه بر حذف بودجه از ذیل جشنواره فجر نیز خارج شد اما سهم دانشجویان تئاتر در این جشنواره افزایش یافت.
این پژوهشگر اضافه کرد: در جشنواره تئاتر دانشجویی اساتید و دانشجویان با هم حضور داشتند و افرادی شرکت کردند که امروز اسم آنها را در این حوزه بسیار می شنویم همانند پیام لاریان، رضا ثروتی و... از این فضا بیرون آمدند. متاسفانه چند سال است که خلاقیت و نخبه پروری با جشنواره ها خداحافظی کرده است. ضربه ای که جشنواره تئاتر دانشگاهی خورد از زمان آقای اقسامی و تشکیل خانه تئاتر دانشگاهی بود که یک تشکل صنفی نبود، بلکه برای این تاسیس شد که جشنواره تئاتر دانشگاهی از مجامع منفک کند و جشنواره بتواند جایی داشته باشد.
محرمی همین طور بیان کرد: حرکتی که دانشجویان در اختتامیه جشنواره نهم انجام دادند و اعتراضشان را روی سن بیان کردند، بسیار ترسناک بود و هیچ مدیری نمی خواهد چنین اتفاقی رخ دهد، از طرف دیگر مجامع بخاطر قدرتشان تعطیل شدند. چون مجامع یک حرف و گفتان جدید بودند که از آن ترسیدند و در نهایت آنرا تعطیل کردند. اما جشنواره تئاتر دانشگاهی درطی سالهای بعد در دانشگاه ها انجام شد و تبدیل به یک جریان فرهنگی شد. خاصیت این جشنواره که سایر جشنواره ها فاقد آن بودند این بود که چیزی به نام سانسور در آن وجود نداشت.





منبع:

0.0 از 5
1400/03/31
10:05:26
1165
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۴