توسط انتشارات جهان كتاب؛

ترجمه مجموعه نمایشنامه های غسان کنفانی منتشر گردید

ترجمه مجموعه نمایشنامه های غسان کنفانی منتشر گردید

به گزارش بلک بلاگ، کتاب نمایشنامه ها نوشته غسّان کنفانی با ترجمه فاروق نجم الدین توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.



به گزارش بلک بلاگ به نقل از مهر، کتاب «نمایشنامه ها» نوشته غسّان کنفانی اخیرا با ترجمه فاروق نجم الدین توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب نهمین عنوان از مجموعه «نمایش های زمانه» است که این ناشر چاپ می کند.
فاروق نجم الدین می گوید کمتر کسی از مخاطبان آثار کنفانی خبر دارد که او به جز رمان ها و مقالات ادبی اش، نمایشنامه هم در کارنامه دارد. او ۳ نمایشنامه نوشت که در زمان حیاتش تنها موفق به چاپ یکی از آنها («در») شد. این نمایشنامه هم که سال ۱۹۶۴ انتشار یافت، تحت تأثیر شهرت رمان «مردانی در آفتاب» خالقش قرار گرفت و دیده نشد. نمایشنامه دیگر کنفانی با عنوان «کلاه و پیام آور» سال ۱۹۶۷ نوشته شد و مجله شوون فلسطینیه در آوریل ۱۹۷۳ آنرا چاپ کرد؛ یعنی به فاصله کمی از ترور کنفانی توسط نیروهای اطلاعاتی اسرائیل.
«پلی به سمت ابدیت» هم یک نمایشنامه رادیویی است که برای پخش از رادیوی یکی از کشورهای عربی نوشته شد اما کنفانی کاری برای انتشارش نکرد.
احساس گناه و دادن مکافات یکی از مفاهیم محوری در نوشته های غسان کنفانی هستند که در نمایشنامه های این کتاب بخصوص «پلی به سمت ابدیت» هم خویش را به خوبی نشان داده است. چون در این نمایشنامه جوانی مرتکب اشتباهی در حضور مادرش می شود و باید برای جبران مجازات شود. شخصیت های اصلی نمایشنامه های این نویسنده فلسطینی، همیشه سر دوراهی قرار می گیرند؛ اینکه یا تسلیم شرایط شوند یا اعتراض کنند و بهای این اعتراض را بپردازند.
با وجود تفاوت هایی که نمایشنامه های کنفانی دارند، منتقدان ادبیات عرب می گویند قهرمانان او، جلوه ای از هویت فلسطین هستند و دغدغه های فکری فلسطینی ها را نشان می دهند. یوسف اردیس داستانویس و منتقد ادبی برای مجموعه داستان های کوتاه کنفانی مقدمه ای نوشته و در آن می گوید فلسطین، مبحث زندگی اوست؛ مبحث داستان های کوتاهش، مقاله هایش و نمایشنامه هایش هم همینطور. مبحث زندگی و مرگ خودش هم بود. به همین خاطر توسط اسراییلی ها کشته شد و صهیونیست ها هر غسان دیگری را هم خواهند کشت. یوسف ادریس می گوید غسان کنفانی به خوبی این حقیقت را می دانست و همه آن هایی که در انتظار مرگ اند این را می دانند.
با توجه به مطالب بالا، کتاب پیش رو، ۳ نمایشنامه را در بر می گیرد که به ترتیب عبارت اند از: «در» با ۵ پرده، «کلاه و پیام آور» با ۳ پرده و «پُلی به سمت ابدیت» با ۱۰ پرده.
در بخشی از نمایشنامه «کلاه و پیام آور» می خوانیم:
قاضی شماره ۱: (به قهقهه می افتد) قاتل! این دفعه، کاملا به دام افتادی... ما توانستیم فریبت دهیم و از تو اعتراف بگیریم. خب، طبیعی هم هست... تو تخصص حقوقی نداری و از قانون سر در نمی آوری... احیانا این نخستین جرمی بود که در عمرت مرتکب آن شده ای... هیچگاه هم قاضی نبوده ای و فوت و فن گریز از قانون را هم نمی دانستی... با زبان خودت و خیلی آسان زبان به اعتراف گشودی... تا چند دقیقه پیش ادعا می کردی که تو این موجود را نمی شناسی... نه اسمش را می دانی و نه از هویتش خبر داری. می گفتی که اصلا مشخص نیست که شخص باشد یا شیء. جنسیتش را هم انکار می کردی... با ابهام می گفتی که مشخص نیست مرد باشد یا زن... همه چیز را انکار می کردی تا بگویی که اصلا او را نمی شناسی... خب حالا، با زبان خودت داری اعتراف می کنی که او را کشته ای چون او را نمی شناختی.
قاضی شماره ۲: (با لبخند) بله... جمله خودت همین بود، مگر نه؟! (جمله متهم را تکرار می کند) «ما کسانی را می کشیم که آنها را نمی شناسیم.»
قاضی شماره ۱: حکم قانون این دفعه کاملا ضد توست... باید قبول کنی.
متهم: خب، اعتراف می کنم. اما خواسته ای دارم و آن این که به من فرصت بدهید تا من تمام حرف هایم را بزنم و شما هم گوش بدهید...
قاضی شماره ۱: با چه عنوانی باید خواسته تو را منظور کنیم؟ به کدام ماده قانونی استناد می کنی؟!
متهم: نه آقایان نه... به نام قانون حرف نمی زنم... فقط می خواهم به حس فضولی شما پاسخ داده باشم! (از جای خود برمی خیزد و به سمت نرده قفس افترا می رود.)
قاضی شماره ۲: (خطاب به قاضی شماره ۲ و با نگاهی رندانه) خواسته اش می تواند صحیح باشد... این هم به هر حال عنوانی است برای خودش! فضولی!
این کتاب با ۲۶۸ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۹۰ هزار تومان انتشار یافته است.

1402/08/03
15:57:30
0.0 / 5
266
تگهای خبر: حقوقی , داستان , رمان , كتاب
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۵