به گزارش بلك بلاگ همزمان با فرا رسیدن سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به كشور كتاب جُندی مُكَّلف؛ خاطرات اسارت یك محافظ در فرهنگسرای ابن سینا رونمایی میشود.
به گزارش بلك بلاگ به نقل از مهر؛ در این برنامه كه روز پنجشنبه، 25 مرداد ساعت 17 در فرهنگسرای ابن سینا برگزار می گردد كتاب « جُندی مُكَّلف؛ خاطرات اسارت یك محافظ» با حضور سردار حسین اصغری، راوی كتاب، حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی فر، امام جمعه موقت تهران، مهندس عزت الله ضرغامی، عضو شورای عالی فضای مجازی و رئیس پیشین سازمان صدا و سیمای، آزاده سرافراز مهندس سعید اوحدی، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، محسن صالحی خواه، نویسنده كتاب و جمعی از آزادگان و خانواده شهدا رونمایی می گردد.
گفتنی است، «جُندی مُكَّلف» خاطرات چهار سال اسارات سردار حسین اصغری است. این كتاب به قلم محسن صالحی خواه و به همت انتشارات كتابستان در 267 صفحه تدوین، چاپ و انتشار یافته است. «جُندی مُكَّلف» از سوی راوی و نویسنده به سردار پاسدار، حاج قاسم سلیمانی تقدیم شده است.
سردار حسین اصغری، متولد سال 1343 تهران است. او سال 60 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. بعد از ورود به حراست مقر ریاست جمهوری در سال 1361 تا اعزام به جبهه و اسارت در سال 1365 در تیم های حفاظت شخصیتهای چون حجت الاسلام ناطق نوری، وزیر كشور، مرحوم هاشمی رفسنجانی، رییس مجلس و همینطور داستان كل كشور و نخست وزیر وقت حضور داشته است.
سردار اصغری در اردیبهشت 1365 در عملیات فكه به اسارت نیروهای بعثی در آمد و مرداد 1369 به كشور بازگشت.
او بعد از بازگشت به میهن به سپاه ولی امر وارد شد و برای سه سال در تیم حفاظت مقام معظم رهبری حضور داشت. عضویت در تیم های حفاظت افرادی چون مرحوم هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی و عزت الله ضرغامی از دیگر خدمات این سردار آزاده بعد از بازگشت به وطن است.
گفتنی است، «جُندی مُكَّلف» به معنای «سرباز وظیفه» هویتی است كه سردار اصغری خویش را با این عنوان در اردوگاه های عراقی معرفی كرده بود، چونكه به واسطه فعالیت او به عنوان محافظ سران نظام، بر ملا شدن هویت واقعی او می توانست تبعات خطرناكی برای او و نظام داشته باشد. با اشاره به همین مبحث در بخشی از كتاب آمده است:
نیمه جان ته گودال افتاده بود. حرف های فرمانده اش در گوشش زنگ می خورد؛ اگر اسیر شدی چه ؟ جلسات دولت و مجلس، ملاقات های نخست وزیر و دیدارهای امام در خانه كوچك جماران روی دور تند از جلوی چشمش گذشت. آنقدر اطلاعات داشت كه استخبارات عراق برای به دست آوردنش، شیره جانش را هم بكشند.
فقط دعا می كرد كه خونریزی دستها و پاهای مجروهش، كارش را تمام كند. اگر كسی او را بالای گودال می دید، با آن لباسهای پاره پوره و خون آلود، شبیه یك جنازه بی نام و نشان بود. نه یكی از آن پاسدارهایی كه محافظ مسئولین رده بالای جمهوری اسلامی بودند
علاقه مندان به شركت در این مراسم می توانند به فرهنگسرای ابن سینا واقع در شهرك قدس، خیابان ایران زمین رجوع كنند.