وقتی صفحه آخر نمی رسد چرا دیگر حوصله کتاب خواندن نداریم؟

وقتی صفحه آخر نمی رسد چرا دیگر حوصله کتاب خواندن نداریم؟

بلک بلاگ: در دنیای پرهیاهوی امروز، بی حوصلگی برای مطالعه به پدیده ای فراگیر تبدیل گشته و ذهن انسان معاصر را از تمرکز و تفکر عمیق دور کرده است



خبرگزاری مهر، گروه استانها، کوروش دیباج: یکی از تصویرهای آشنا در خیلی از خانه ها و کتابخانه های شخصی، کتاب های نیمه کاره ای است که خواننده اش هیچ گاه تا صفحه آخر پیش نرفته است. کتاب هایی که خریداری شده اند، اما نه فقط به انتها نرسیده اند، بلکه گاه حتی از فصل اول هم عبور نکرده اند. این بی حوصلگی عمومی برای مطالعه کتاب در سالیان اخیر نه فقط یک مسأله فردی، بلکه یک معضل اجتماعی، فرهنگی و حتی روان شناختی شده است.
سوال اصلی آنست که چرا ذهن امروزی ما دیگر تحمل و تمرکز ضروری جهت مطالعه ی عمیق را ندارد؟ در این گزارش به بررسی ابعاد مختلف این پدیده پرداخته ایم.

زندگی در عصر حواس پرتی؛ مطالعه قربانی انفجار اطلاعات


مریم شاه میرزایی، استاد روان شناسی شناختی در گفت و گو با خبرنگار مهر، با اشاره به تغییرات شناختی مغز انسان در دهه اخیر می گوید: «آنچه ما به عنوان کاهش حوصله مطالعه در جامعه امروز تجربه می نماییم، بی ارتباط با تغییرات اساسی در نحوه کارکرد مغز نیست. ذهن انسان مدرن، تحت تأثیر پیوسته اطلاعات متنوع، سریع و سطحی در فضای مجازی، گرفتار نوعی ‌پریشانی شناختی شده است که تمرکز طولانی مدت را دشوار می سازد.»

وی با اشاره به پدیده ای به نام «پاداش فوری» می افزاید: «ذهن ما در فضای اینستاگرام، تلگرام یا ویدیو های کوتاه عادت کرده است که هر ۱۵ تا ۳۰ ثانیه یک پیام تازه دریافت کند. این پروسه موجب می شود که دیگر نتواند با ساختار خطی و آرام مطالعه کتاب هماهنگ شود. بدین سبب نه فقط کتاب خوانی، بلکه حتی خواندن یک مقاله بلند نیز برای بسیاری به کاری طاقت فرسا تبدیل گشته است.»
شاه میرزایی تاکید می کند: «کاهش دامنه توجه (attention span) نه فقط یک مشکل فردی، بلکه پدیده ای جمعی است. اگر آموزش، رسانه و سبک زندگی ما نتوانند تعادل لازم را میان هیجان و تمرکز ایجاد کنند، نسل های آینده توانایی فکر کردن عمیق و استدلال تحلیلی را به تدریج از دست خواهند داد.»

کتاب؛ کالای لوکس در سبد ذهنی خانواده ایرانی


از منظر جامعه شناختی، مطالعه دیگر یک فعالیت فرهنگی روزمره به شمار نمی رود و به تدریج به حاشیه سبد زندگی فرهنگی خانواده ها رانده شده است. دکتر حمیدرضا ایمانی، پژوهشگر مسایل فرهنگی و جامعه شناس شهری، در گفت و گو با خبرنگار مهر می گوید: «ما با یک تغییر گفتمانی در جامعه روبه رو هستیم. اگر روزگاری کتاب، نشانه منزلت فرهنگی و سرمایه اجتماعی خانواده بود، امروز بیش تر به عنوان یک کالای لوکس یا حتی غیرضروری تلقی می شود.»
ایمانی با اشاره به الگوی زندگی خانواده های طبقه متوسط در دهه ۷۰ و ۸۰ بیان می کند: «آن زمان کتاب فروشی ها قسمتی از هویت خیابان ها بودند. والدین برای فرزندانشان کتاب می خریدند. اما امروز حتی در خانه های تحصیل کرده نیز کتاب خانه به حاشیه رفته است. ذهن شهروندان پر شده از دغدغه های اقتصادی، فشار روانی معیشت، و اضطراب های روزمره ای که مجالی برای خلوت فکری باقی نمی گذارند.»
وی اضافه می کند: «نهادهای فرهنگی در این سال ها نتوانسته اند جریان مطالعه را بازآفرینی کنند. ما با حذف فضای گفت و گو، حلقه های مطالعاتی و انجمن های فکری، در عمل امکان تنفس فکری را در جامعه کاهش داده ایم. مطالعه نه فقط یک کنش فردی، بلکه قسمتی از زندگی جمعی است که نیازمند زمینه های فرهنگی پایدار می باشد.»


فناوری؛ هم زمان فرصت و تهدید


برخلاف تصور رایج، ورود تکنولوژی های جدید لزوماً مانع مطالعه نیست، اما نوع و کیفیت آنرا دگرگون کرده است. مهدی عارفی، پژوهشگر رسانه و مطالعات دیجیتال، در این زمینه به خبرنگار مهر می گوید: «ما در دوره ای زندگی می نماییم که اطلاعات بسیار در دسترس شده اند، اما همین در دسترس بودن، نوعی سیری کاذب به وجود آورده است. مخاطب امروز گمان می کند چون چند جمله از یک کتاب را در فضای مجازی دیده، دیگر نیاز به خواندن کامل آن ندارد.»
عارفی با اشاره به مفهوم «خواندن سطحی» توضیح می دهد: «در خیلی از پلت فرم های دیجیتال مانند اینستاگرام یا پست های تلگرامی، ما بیشتر با گزاره های سریع، کوتاه و پراکنده مواجهیم. این مدل خواندن با ذهن ورزی عمیق و استدلالی که کتاب خوانی سنتی به آن نیاز دارد متفاوت می باشد. مخاطب به تدریج عادت می کند به «اسکرول» کردن، نه به «فهمیدن» و این خود یکی از موانع پنهان کتاب خوانی است.»
وی با اینحال تاکید می کند که می توان از ظرفیت فناوری نیز برای ترویج مطالعه استفاده کرد: «کتاب های صوتی، پادکست های تحلیلی و اپلیکیشن های کتاب خوانی، اگر با برنامه ریزی هوشمند فرهنگی همراه باشند، می توانند قسمتی از عادت مطالعه را در ذهن مخاطب امروز زنده نگه دارند.»

بی حوصلگی یا بی هویتی فرهنگی؟


یکی دیگر از جنبه های مهم پدیده بی میلی به مطالعه، بحران معنا در فرهنگ معاصر است. دکتر مژگان اسدی، مدرس مطالعات فرهنگی و عضو هیات علمی دانشگاه در این زمینه به مهر می گوید: «ما با جامعه ای مواجهیم که گرفتار بحران معنا و بی هویتی فرهنگی شده است. وقتی جامعه نتواند پاسخ های فلسفی، اخلاقی و زیباشناختی خودرا در متن زندگی پیدا کند، naturally تمایلش به منابعی چون کتاب کاهش پیدا می کند.»
اسدی معتقد می باشد که کتاب نه فقط یک ابزار آموزشی، بلکه یک «وسیله هویتی» برای انسان است. وی توضیح می دهد: «در دهه های گذشته، نوجوانان و جوانان بوسیله کتاب ها خودشان را می ساختند؛ به مفاهیم زندگی، عدالت، عشق، مرگ و آزادی فکر می کردند. امروز این مسیر ساخت هویت بالاتر از پیش به حاشیه رفته و جای خودرا به کلیپ های زودگذر و الگوریتم های سرمایه دار داده است.»
او می افزاید: «فرهنگ مطالعه باید باردیگر به مثابه یک مقاومت فکری تلقی شود؛ مقاومتی در مقابل سطحی نگری، مصرف زدگی و یکسان سازی فرهنگی. بازگرداندن کتاب به زندگی مردم، بازگرداندن معنای عمیق به زندگی است.»


حال چه باید کرد؟


مطالعه فقط یک فعالیت فردی برای وقت گذراندن نیست؛ «کتاب» ریشه در زیست فرهنگی یک جامعه دارد. بی حوصلگی امروز ما در مقابل مطالعه، بازتابی از ساختارهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیک ماست. اگر نتوانیم این ریشه ها را شناسایی نماییم و برای درمان آنها نسخه ای چندلایه طراحی نماییم، نه فقط کتاب فروشی ها خالی تر می شوند، بلکه جامعه ای خواهیم داشت با شهروندانی کم حوصله، سطحی نگر و بی ارتباط با گذشته و آینده خویش.

0.0 از 5
1404/03/14
11:16:42
31
تگهای خبر: آموزشی , اینستاگرام , برنامه , تكنولوژی
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۴
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها