احمدوند در دومین شب شعر مقاومت مطرح كرد؛

شعر می تواند سد محکمی برای پاسداری از انقلاب باشد

شعر می تواند سد محکمی برای پاسداری از انقلاب باشد

به گزارش بلک بلاگ، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: شعر می تواند سد محکمی باشد برای پاسداری از این انقلاب تا به همت شاعران بزرگ و جوانان خوش ذوق از این چشمه جوشان شعر مقاومت ما را سیراب کنند.



به گزارش بلک بلاگ به نقل از مهر، دومین شب شعر بین المللی مقاومت با حضور یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، شاعران ایران، عراق، هند، پاکستان و … در تالار ایوان شمس اجرا شد.
احمدوند در سخنرانی خود در این مراسم با اشاره به خطبه ۱۳۱ نهج البلاغه (اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ، فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ. اللَّهُمَّ إِنِّی أَوَّلُ مَنْ أَنَابَ وَ سَمِعَ وَ أَجَابَ، لَمْ یَسْبِقْنِی إِلَّا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله مقابل وآله) بِالصَّلَاةِ.) هدف انقلاب اسلامی را همین مضمون خطبه خواند اظهار داشت: انقلاب اسلامی هم همین است و برای قدرت گرفتن، انقلاب نشد. حرکت شهدا و سردار سلیمانی ها هم به همین دلیل بود. عده ای از مادران شهدا شرم نمی کنند و نسبت های ناروایی را به انقلاب اسلامی می دهند. سید حسن حسینی نیز وقتی به تنگ آمده بود از این نوع نگاه ها شعری تأثیرگذار را سرود:
امروز لفظ پاک «حزب الله» / ‏گویا که در قاموس «روشنفکر» این قوم / ‏دشنام سختی است! / ‏اما، / ‏من خوب یادم هست / ‏روزی که «روشنفکر» / ‏در کافه های شهر پرآشوب / ‏دور از هیاهوها / ‏عرق می خورد / ‏با جان فشانی های جانبازان «حزب الله» / ‏تاریخ این ملت / ‏ورق می خورد!
وی افزود: از شروع شکل گیری انقلاب اسلامی و سالهای دفاع مقدس نیز فضا اینطور بود و الان هم فضا همین طور است. شعر مقاومت در امت های اسلامی چون عراق، آفریقا و… از انقلاب اسلامی الهام گرفت و رشد به سزایی کرده است. ما همانطور که در انقلاب اسلامی و جنگ به شعر نیاز داشتیم هم اکنون در جنگ ترکیبی نیز به زبان شعر نیاز داریم.
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: شعر می تواند سد محکمی باشد برای پاسداری از این انقلاب تا به همت شاعران بزرگ و جوانان خوش ذوق از این چشمه جوشان شعر مقاومت ما را سیراب کنند. ما مبتلا به اختلال در زبان هستیم. زبان همان گفتمان است و گفتمان همان زبان است ما در زبان مبتلا به اختلال بشویم در گفتمان هم مبتلا به اختلال می شویم.
کنگره بین المللی شعر و ادبیات مقاومت از سال آینده کار خودرا شروع می کند
در ادامه محمد خراسان زاده مدیر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی درباب شروع به کار کنگره بین المللی ادبیات مقاومت بیان کرد: ۱۰ سال پیش همزمان با ایجاد کنگره ام البنین (س) یک اقدام ویژه رقم خورد. طوری که کار را به شورای فرهنگ عمومی استان کشاند تا روز وفات حضرت ام البنین به نام تکریم مادران و همسران شهدا نام گذاری شود. و این نام یادآور زحمت همکاران ماست و حالا کنگره بین المللی شعر و ادبیات مقاومت را بنیان گذاری کردیم.
خراسان زاده اشاره کرد: امروز در روزهای وفات حضرت ام البنین (س) کنگره بین المللی شعر و ادبیات مقاومت نیز کار خودرا شروع می کند. این کنگره به زبان های عربی فارسی و انگلیسی بستری است تا همه دلدادگان مقاومت آثار خودشان را در دو قالب شعر و داستان کوتاه برای ما ارسال نمایند. امروز کنگره بین المللی ادبیات مقاومت شروع به کار خواهدنمود و از سال دیگر نیز انجام می شود.
در ابتدای برنامه علیرضا قزوه سروده خودرا خواند:
قصیده شب جدایی
دوباره آمده آن شب، شب جدایی او
سرم فدایی راهش، دلم هوایی او
دوباره نیمه شب قدر و ساعت یک و بیست
سکوت ثانیه در لحظه ی رهایی او
تمام خاطره را بُرد با خودش ناگاه
و ماند ضجه دل در غم جدایی او
چه حال و روز خوشی داشت آن یگانه ترین
فدای حال خوش و سوز ربنایی او
چقدر مردم دنیا هوایی اویند
چقدر خاطره دارند از آشنایی او
درون پارس نجستم کسی به پاکی وی
برون ز پارس ندیدم به پارسایی او
هنوز هم که هنوز است کس نگفته سخن
ز خلق احسن و اخلاق مصطفایی او
به زهد حیدری و شور مرتضایی وی
به صبر زینبی و داغ کربلایی او
به بوسه ای که به پیشانی ام نشاند قسم
فدای مکتب اویم من و فدایی او
کجا فرشته ای انسان نماتر از او هست
فدای شعشه چهره خدایی او
در این مدار که منظومه خداوندی است
ستاره ای ندمیده به روشنایی او
کسی ندیده ام اینگونه بی ریا هرگز
کسی سراغ ندارم به با صفایی او
هزار پنجره واکرده دست غیبی وی
گره گشوده فراوان گره گشایی او
نشسته ام به تماشای بامداد لبخندش
درون عکس غریبی به دلربایی او
شبی به فطرت دیرین خویش برگشتم
گرفت شهر دلم حال روستایی او
شبی نبود که یک لحظه نیز دور افتد
از آستان شهادت سر گدایی او
بلند مرتبه معراج سربلندی داشت
در آسمان شهادت دل هوایی او
میان این همه سردار و آن همه سرباز
کسی ندیده ام الا به بی ریایی او
کنار صحن غریبی هنوز می سوزد
چراغ نیمه شب خادم الرضایی او
شب جدایی او آمده ست، نی بزنید
منم یکی ز شهیدان نینوایی او
بیا و روضه قاسم بخوان در این پایان
به شرحه شرحه آن جسم کربلایی او
همچنین احمد شهریار، از شاعران پاکستانی نیز در این شب شعر سروده خودرا اینگونه تقدیم کرد:
«دوری ز وطن غم است، غم و تنها غم
من می فهمم که از دیارم دورم
راوی گفت از شهادت در غربت
من یاد حسین و کربلا افتادم
ای کشته ابنای نصارا و یهود
افتادن تو نیز قیام است و قعود
مانند حسین رفتی
اما انگشتری ات هنوز در دستت بود
ای مرد سلامی از زبانم برسان
دیدی که خودم نمی توانم
پیش شهدای زینبیون رفتی
پیغام مرا به دوستانم برسان
دنیا و هوای نفسم را بنده شدم
زینب تو مرا ببخش شرمنده شدم
هربار که از شهید گفتند و حرم
۷۲ بار مردم و زنده شدم
این کار کمی نیست که لطف و کرم است
تا آخر عمر هم بباری کم است
تنها نه شما مدافعان حرمین
زینب خودش از مدافعان حرم است»
مهدی باقر خان از هندوستان
خون ِ شهید، نقش ِ حیاتی به جا گذاشت
بر عرصه فضای خموشان، صدا گذاشت
بر غیرت شهید، سلامی بود که او
جایی که دست ها نرسیدند پا گذاشت
جرأت، امید، عزت و اوج شرف، وقار
تنهاترین شهید برایم چه ها گذاشت
میراث او چه بود همه عشق و مهر و درد
جز عشق و مهر در دل ما چه به جا گذاشت
نازم به آن طبیب که در آتش و عطش
بر دردهای زخمی دنیا دوا گذاشت
درهم شکست هیبت فرعون کفر را
مستضعفان قافله را در عزا گذاشت
این عاشق شهید که بوده؟ که پیر ما
در روز ِدفن در کفن او عبا گذاشت!
در ادامه ۲ کلیپ از شاعران عرب زبان از کشورهای عراق و لبنان که سروده های خودرا تقدیم به حاج قاسم کرده بودند به زبان عربی پخش گردید.
در بخش دیگر گروه سرود شمیم یاس قطعه هایی را با محوریت سردار شهید قاسم سلیمانی سرودند.
علی محمد مؤدب نیز سروده خودرا خواند که به قرار زیر است:
تو از فریادها، شمشیرهای بامداد پیکاری
که در شب های دهشت تا سحر با ماه بیداری
تو دهقان زاده از فضل پدر مهری ست در جانت
که می روید حیات از خاک، هر جا پای بگذاری
دم روح خدا آن سان وجودت را مسیحا کرد
که بالیدند بر دستت کبوترهای بسیاری
چنین رم می کند از پیش چشمت لشکر پیلان
ابابیل است و سجیل است هر سنگی که برداری
دلت را سر به زیری ها، سرت را سربلندی هاست
خوش آن معنا که بخشیده ست چشمانت به سرداری
ز ما در گریه های نیمه شب یاد آور ای همدرد
تو از شمشیرها، لبخندهای بامداد دیداری
عباسعلی براتی پور سروده خودرا خواند:
من انقلابی مرد ایرانم
سربازم از نسل دلیرانم
عشق وطن در پیکرم جاری ست
در سینه ام شوق فداکاری است
در حفظ آب و خاک اجدادی
سر می دهم گلبانگ آزادی
من پاسدار حرمت دینم
آئینه دار دین و آئینم
فرمان رهبر را به جان گوشم
رخت شهادت را به تن پوشم
من انقلابی مرد ایرانم
سربازم از نسل دلیرانم
من رهرو راه شهیدانم
دشمن ستیزم مرد میدانم
مستضعفان را یار و همراهم
مستکباران را تیر جانکاهم
بنیان کنم آئین دونان را
تکفیریان نامسلمان را
تا جان شیرین در بدن دارم
دشمن به حال خویش نگذارم
در پایان نیز از عباسعلی براتی پور، خانواده شاعر مرحوم غلامرضا سلیمانی، خانواده شهید مرتضی خورشاهیان و خانواده سایر شهدای هنرمند نیز تقدیر گردید.


منبع:

1401/10/15
20:39:09
0.0 / 5
376
تگهای خبر: برنامه , داستان , رمان , فرهنگ و ارشاد اسلامی
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۴ بعلاوه ۱