نویسنده كتاب با بلك بلاگ مطرح كرد؛

چرا اکثر مبارزان قبل از انقلاب از طبقه متوسط بودند؟

چرا اکثر مبارزان قبل از انقلاب از طبقه متوسط بودند؟

بلک بلاگ: باید از خودمان بپرسیم چرا خیلی از مبارزان ما در آن دوران از طبقه متوسط بودند؟ جوابش در تفاوت نوع نگاهی است که میان طبقه متوسط و طبقه فقیر به ماجرا وجود داشته است.



خبرگزاری مهر، فرهنگ و اندیشه _ هانیه علی نژاد: رمان «خانه آفاق» نوشته سارا نظری بتازگی توسط نشر برج منتشر و راهی بازار نشر شده است. سارا نظری متولد ۱۳۶۰ است و از دیگر آثارش می توان به کتاب «با تو سقوط می کنم» اشاره نمود.
«خانه آفاق»، داستانی است که نظری با نظر به برخورد آدم هایی از اقشار ناهمگون جامعه ی ایران نوشته است. زن چریک جوانی در سالهای پایانی دوران پهلوی، به اجبار فرار از دست نیروهای امنیتی، به خانه ای پناه می برد که یادآور بسیاری از خانه‎ های مثالی است که ادبیات و سینمای رئالیستی ایران از دهه ۲۰ تصویرشان کرده اند.
به بهانه چاپ این رمان ایرانی جدید گفتگویی با نویسنده آن داشته ایم.
مشروح این گفتگو در ادامه می آید:
* خانم نظری کمی از جزییات صحبت کنیم؛ جزییات رمان!
قصه رمان در دوران پیش از انقلاب (دهه پنجاه) اتفاق می افتد. دختر جوان چریکی را تصور کنید که مجبور می شود چند روز کنار خانواده ای عجیب وغریب و در محله ای حاشیه نشین زندگی کند. اعضای این خانواده ی فقیر این ها هستند: یک دختر خودفروش، پسری معتاد که از همه دزدی می کند، دختر پر شر و شور جوانی که آرزوش آرتیست شدن در کافه است، مادربزرگی که هنوز حواسش به پسرهای جوان است، مادری که اهل کاسبی و کارچاق کنی برای زن و مردهای بیوه است و پدری که آنقدر هیز است که تمام زن های کوچه از دستش در امان نیستند.
دختر چریک (قهرمان قصه) به اجبار درگیر ماجراهای این خانواده و محله شان می شود و در آن مدتی که آنجاست بجای آن که با حکومت مبارزه کند با مردم محله و خانواده ی آفاق مبارزه می کند.
خانه آفاق اشاره های غیرمستقیمی به سیاست دارد، مثل مواردی که درباره ی حکومت پهلوی و قدرت و یک سری اتفاقات تاریخی آن زمان صحبت می کند. ولی من در خانه آفاق تلاش کردم به وسیله محبوبه، قصه مردم حاشیه نشین، روابط غیر معمول شان و آن طوری را که به زندگی و اجتماع اطراف و کشورشان نگاه می کردند نشان بدهم * با توجه به این که شخصیت اصلی یک چریک است آیا می توان اظهار داشت که رمان خانه آفاق یک اثر سیاسی است؟
خانه آفاق اشاره های غیرمستقیمی به سیاست دارد، مثل مواردی که درباره ی حکومت پهلوی و قدرت و یک سری اتفاقات تاریخی آن زمان صحبت می کند. ولی من در خانه آفاق تلاش کردم به وسیله محبوبه، قصه مردم حاشیه نشین، روابط غیر معمول شان و آن طوری را که به زندگی و اجتماع اطراف و کشورشان نگاه می کردند نشان بدهم.
* رمان سه نکته شخصیت چریک، زمان پیش از انقلاب و جامعه محروم را مورد هدف قرار داده است. خط ربط این نکات و پیرنگی که دنبال آن بود چه بود؟ وجه تمایز این اثر با سایر آثار مشابه چیست؟
قصه ی خانه ی آفاق دو سال پیش از انقلاب اتفاق می افتد. رمان به قسمتی از تاریخ کشور ولی از فاصله ای دور می پردازد. به این معنا که هیچ کدام از شخصیت ها یا اتفاقات مهم تاریخی در رمان بطور مستقیم وجود ندارند ولی در عین حال قصه ی بخش کوچکی از مردمی است که در یکی از مهم ترین دوره های تاریخ ایران زندگی کرده اند. یعنی خانه ی آفاق اهتمام کرده تاریخ یک دوره ی مهم را بوسیله حاشیه هایش بازنمایی کند. وجه تمایزش با بقیه ی رمان های مشابه خودش هم شاید نگاه واقع بینانه تر نسبت به طبقه ی محروم و خواسته هاشان باشد.
* شخصیت های متفاوتی در قصه وجود دارد که نشاندن آنها کنار هم و روایت یک قصه مشترک میانشان کار پرچالش به نظر می رسد. کمی در این زمینه برایمان بگویید.
درست اشاره کردید، در خانه ی آفاق بیش تر صحنه ها با پنج شش شخصیت اتفاق می افتد که هرکدام از شخصیت ها هم خصوصیات مختص به خودشان را دارند. بطورمثال صحنه ی مربوط به آن کافه که صحنه ی شلوغی است، پرماجراست و تعداد شخصیت ها هم زیاداند. من برای نوشتن این نوع صحنه ها کاری شبیه به دکوپاژ در سینما را انجام دادم. ترکیب صحنه و اشیا و محل شخصیت ها را روی کاغذ می نوشتم و روند ماجرا را در طول صحنه از روی کاغذ مجسم و علامت می زدم.
* چرا در بعضی مواقع برخی از شخصیت های داستان منفعل می شوند؟
شاید باید از خودمان بپرسیم چرا خیلی از مبارزان ما در آن دوران از طبقه متوسط بودند؟ جوابش در تفاوت نوع نگاهی است که میان طبقه متوسط و طبقه فقیر به ماجرا وجود داشته است. به گمانم گاهی قسمتی از مردم طبقه فقیر آن قدر محرومیت و سختی کشیده بودند که موجب می شد نتوانند ریشه ضعف ها و کمبودها را ببینند.
خواننده می تواند هر تفسیر و تاویلی درباره ی رمان داشته باشد البته با ارجاع به اطلاعات داستان. در خانه آفاق قشرهای مختلف جامعه وجود ندارند و فقط به آدم های مختلف از طبقه محروم پرداخته شده است * خلاف تصورمان در بخش ابتدایی کتاب، در لحظاتی شاهد صحنه های طنز و کمدی هستیم. چطور توانستید این لحظات را در داستان بگنجانید؟
آن صحنه ها برمی گردد به نوع شخصیت های داستان. من رفتارهای معمول و عادی آن آدم ها را نوشتم و چون شخصیت های خانه ی آفاق آن طور که انتظار داریم رفتار نمی کنند، خنده مان می گیرد.
مثلاً در آن صحنه ای که کلانتری محله پدر خانواده را (شاه مراد) به سبب رابطه با یک زن کولی بازداشت کرده، عکس العمل همه ی خانواده غیر از آن چیزی است که انتظار داریم و به همین خاطر صحنه کمدی می شود.
* در بخش هایی از داستان، محبوبه شخصیت اصلی داستان با بحران مواجه می شود و میان خواسته های تشکیلات و مردم تناقض می بیند. در این زمینه چه تحلیلی دارید؟
محبوبه ی خانه ی آفاق در ابتدای رمان تصورات و توهمات و نگاه نادرستی به طبقه ی محروم دارد که از واقعیت به دور است و بعد از آن که چندروز با آنها زندگی می کند، نگاه واقع بینانه ای نسبت به آنها پیدا می کند.
* تاکید بر خانه و مفهوم آن در کتاب مشهود است. این مفهوم را به چه صورت تفسیر می کنید؟
خواننده می تواند هر تفسیر و تاویلی درباره ی رمان داشته باشد البته با ارجاع به اطلاعات داستان. در خانه آفاق قشرهای مختلف جامعه وجود ندارند و فقط به آدم های مختلف از طبقه محروم پرداخته شده است. مفهوم خانه در این رمان همان سرپناه و جایی است که ما در آن استقرار داریم وقرار است در آن به آرامش برسیم، همان چیزی که محبوبه را از خانه ی مادرش به خانه تیمی و پس از آن به خانه آفاق کشانده یا همان که طوبا را پس از هرروز خودفروشی در تهران به خانه آفاق می آورد.


منبع:

1401/06/23
11:02:54
0.0 / 5
454
تگهای خبر: داستان , رمان , سینما , طنز
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۲