گفت وگویی منتشر نشده از شهلا ریاحی

گفت وگویی منتشر نشده از شهلا ریاحی

به گزارش بلك بلاگ شهلا ریاحی می اظهار داشت: تنها با دانشگاه رفتن كسی هنرپیشه نمی گردد، بلكه وجود حس هنرپیشگی در موفقیت افراد سهم مهمی خواهد داشت.


شهلا ریاحی بیشتر از 10 سال قبل در یك بعدازظهر پاییزی میزبان خبرنگاران ایسنا بود، گفت وگویی كه در ادامه می آید بخشی از صحبت های این هنرمند است كه با خبرنگاران این خبرگزاری داشت.
هنوز در آن دیدار اسماعیل ریاحی همسرش زنده بود و بارها از علاقه اش به شهلا ریاحی برای ما گفت تا جاییكه می گفت برای خرید كه بیرون می رود نگرانش می شوم!
اما اسماعیل ریاحی چند سال بعد دار فانی را وداع گفت و شهلا ریاحی را تنها گذاشت، در چند سال گذشته شهلا ریاحی هم گرفتار بیماری شد و بخشی از حافظه و خاطراتش را از دست داد و حالا در بامداد زمستانی 11 دی ما خبر رسید، شهلا ریاحی با خاطراتش رفت.
در ادامه بخشی از صحبت های این هنرمند كه تابحال منتشر نشده است را می خوانید:
شهلا ریاحی: از 17 سالگی به همراه همسرم اسماعیل ریاحی وارد صحنه تئاتر شدم. از سال 1323 با نمایش «سیاست هاورن الرشید» و از سال 1330 هم با فیلم «خواب های طلایی» وارد سینما شدم.

تفاوت شرایط بازیگران زن
شرایط بازیگران زن در قبل از انقلاب و پس از آن بسیار فرق دارد، فیلم های پیش انقلاب اصلا فیلم های خانواده پسند نبود و بیشتر به مسئله غیراخلاقی توجه داشت، در صورتیكه زنان سینمای امروز در فیلم هایی ایفا نقش می كنند كه جوایز بسیاری در ایران و خارج از كشور كسب می كند. در گذشته كسی تئاتر را بعنوان هنر نمی پذیرفت و تحمل های هنرمندان شرایط را به امروز رسانده است كه سینما بعنوان یك هنر مطرح است و جوانان به راحتی می توانند هنرمند شدن خویش را با خانواده هایشان در بین بگذارند.
بازنشستگی
دیگر تصمیم به كار كردن ندارم و پس از نزدیك به 60 سال فعالیت هنری، خودم را باز نشسته كردهام. از حدود سال 81 پیشنهادی را قبول نمی كنم و فیلم ناتمام «شتاب» به كارگردانی ساموئل خاچیكیان آخرین كارم است. در واقع دیگر نوبت افراد دیگر است كه امیدوارم موفق باشند. از نوجوانی به بازیگری علاقه مند بودم و كار می كردم، اما الآن نوبت دیگران است. من دیگر چه قدر باید بازی كنم، از دختربچه تا مادربزرگ بازی كردم و الآن دیگر وقت استراحت است. تئاتر و سینما چیزی نیست كه آدم از آن سیر و زده شود، اما رسیده ام به سنینی كه آخر خط است ولی من چه كنم، حس من سر خط است. محبت مردم به من روحیه می دهد و من را سراپا نگه داشته است و الآن وقتی برخورد آنها را می بینم بزرگ ترین مدال دنیا را می گیرم.



عدم فعالیت كارگردانی
مرجان را در سال 1335 بعنوان نخستین كارگردان زن ایران ساختم. اما هنر پیشگی برایم راحت تر بود و بیشتر فعالیتم را معطوف آن كردم.

ایفای نقش مادر
من 35 سال داشتم كه نوه دار شدم و از آن به بعد دیگر در سینما نقش مادر را بازی كردم و تمام نقش هایی را كه بازی كردم، دوست دارم. هیچ حسرتی در تئاتر و سینما ندارم و تنها دوست داشتم نقش یك نابینا را بازی كنم.

خانواده
همسرم (زنده یاد اسماعیل ریاحی) همیشه بزرگ ترین راهنمایم در زندگی بوده و هم اكنون هم در كنار خانواده ام زندگی بسیار خوبی دارم و بیشتر اوقاتم را با خواندن كتاب و حل كردن جدول می گذرانم.
حمیده خیرآبادی
با هم یك سریال بازی می كردیم كه نقش خواهرم را داشت و از آن موقع مثل خواهرم بود و هر روز بامداد با هم تماس داشتیم و حتی الآن هم بعضی بامداد ها می خواهم به او زنگ بزنم؛ اما یادم می افتد كه نیست.
علاقه به سرودن شعر
همیشه یكی از دلمشغولی هایم سرودن شعر بوده است. یكی از این اشعاركه آن را دوست دارم «تلفن» است كه برای نوه هایم سروده ام: «نویسم نامه ای بهر شماها، ندانم از چه گویم از كجاها، ببوسم رویتان این سوی دنیا، شده دیدارتان مانند رؤیا... تلفن می رود در موج پس زنگ، دل شوریده ام با من كُند جنگ، خدایا خواب هستند یا كه بیدار، نشستند یا كه هستند بر سر كار، سپس گوید صدایی گرم و شیرین، الو جانم تویی ای یار دیرین، عزیزم قلب و روحم ای پریسا، امید جسم و جان رامین زیبا، برم لذت ز آهنگ صداتان، وجودم پر از آن حال و هواتان، صداتان جان دهد بر من عزیزان، شوم خوب، خوش، سرمست و میزان، خدا آمرزد آن مخترع را، كه شادمانی دهد این مستمع را، «گراهام بل» تو چون دلها كنی شاد، ازاین رو غرق رحمت روح تو باد».
جامانده از صحبت های شهلا ریاحی
- تنها با دانشگاه رفتن كسی هنرپیشه نمی گردد، بلكه وجود حس هنرپیشگی در موفقیت افراد سهم مهمی خواهد داشت.
- مردم برخورد بسیار خوبی با من دارند و روحیه ای كه الان دارم را از همین مردم گرفته ام و از آنها سپاسگذارم.



شهلا ریاحی كه 10 دی ماه دار فانی را وداع گفت، متولد: 1305 / تهران بود، همچون فیلم ها می توان از «پرنده كوچك خوشبختی»، «پرستار شب»، «گل مریم»، «در مسیر تندباد»، «مرگ پلنگ»، «بچه های طلاق»، «دلشدگان»، «دوفیلم با یك كلید»، «راه و بیراه»، «می خواهم زنده بمانم»، «چراغ خانه»، «همسران»، «این خانه دور است» و «سلام به انتظار» نام برد.
او علاوه بر سال ها حضور در عرصه بازیگری تئاتر، تلویزیون و سینما، با ساخت فیلم «مرجان» بعنوان نخستین كارگردان زن سینمای ایران هم شناخته می شود.
آخرین حضور وی در سینما به فیلم «نهنگ عنبر ۲» در سال ۹۵ برمی گردد.
او بعد از مدت ها حضور كمرنگ كه هر چند وقت به انتشار خبرهای جعلی هم می انجامید، اسفندماه سال قبل در جشن نوروزگان خانه تئاتر حضور یافت و تقدیر گردید و شامگاه 10 دی ماه درگذشت.



عكس های پیوست خبر از حسن هندی





1398/10/12
11:07:48
5.0 / 5
4255
تگهای خبر: تئاتر , خرید , سینما , فیلم
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۲